سلطنت یا جمهوریت؛ مردم انگلیس کدام یک را انتخاب می کنند؟
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۰۹۸۶۴
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: رسانهها و نهادهای مختلف در انگلیس همواره تصویری از ملکه الیزابت دوم و خاندان سلطنت ارائه کردهاند مبنی بر اینکه تداوم نظام پادشاهی تضمینی برای حفظ حیات سیاسی -اقتصادی این کشور است که رضایت عمومی یا اکثریت این جامعه را نیز در بر دارد. این درحالی است که تغییر سیستم «سلطنت به جمهوریت» همواره یکی از مطالبات بخشی از مردم به ویژه جوانان این کشور بوده و شخصیت ها و گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی، در ادوار مختلف تاریخ این مطالبه را پیگیری کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سالهای اخیر نمایندگان سیاسی این رویکرد حتی آشکارا خواستار مراجعه به آرای عمومی و تصمیم گیری مردم در مورد تداوم نهاد سلطنت در این کشور یا بررسی شرایط عبور از آن، از طریق همهپرسی شده اند.
تاریخ چه میگوید؟
جمهوریخواهی در بریتانیا قدمتی تاریخی دارد؛ حتی این کشور در اواخر نیمه نخست قرن ۱۷ میلادی شاهد رویارویی تمام عیارحامیان نظام سلطنت با اصلاح طلبان جمهوریخواه بود و در نهایت این تنش سیاسی انگلیس را به ورطه جنگ داخلی کشاند. «اولیور کرامول» نخستین شخصیت سیاسی مخالف نهاد سلطنت در سالهای ۱۶۴۹ تا ۱۶۶۰ پرچم نخستین حکومت جمهوری را در انگلیس بالا برد.
این تغییرسیاسی اما عمر زیادی نداشت و نخستین تجربه جمهوریت در انگلیس با ابزار توطئه و سرکوب شدید توسط حامیان سلطنت، شکست خورد. البته مرگ کرامول به عنوان بنیانگذار نخستین جمهوری در بریتانیا و شکست سیستمی که او در انگلیس به یادگار گذاشت، نتوانست مطالبه طرفداران جمهوریت در انگلیس را از بین ببرد بلکه باعث شد تا این موضوع همواره به عنوان مسالهای ریشهای در تاریخ این کشور باقی بماند.
جمهوری خواهی انگلیسیها در مسیر زمان فراز ونشیبهای مختلفی به خود دیده است. در سال های اخیر «جنبش جمهوری خواه انگلیس» دوباره این مطالبه را به طور جدی مورد پیگیری قرار داده است.
این جنبش در اردیبهشت ماه سال جاری، همزمان با ۹۰امین سالگرد تولد الیزابت دوم با انتشار بیانیه ای بار دیگر خواستار برگزاری همهپرسی در مورد آینده نظام سلطنتی انگلیس پس از مرگ ملکه شد.
اما چرا این مطالبه برای طرفداران جنبش بسیاراهمیت دارد؟ آنها میگویند: نهاد سلطنت یادآور ستمهایی است که پادشاهان انگلیس در گذشته بر مردم روا داشته و افکار عمومی در انگلیس با نظام سلطنتی بهشدت مخالف است.
حتی درگامی جلوتر، «گراهام اسمیت» مدیر اجرایی جنبش جمهوریخواه چهار ماه پیش و قبل از مرگ الیزابت دوم بهترین زمان اجرای همه پرسی را در فاصله مراسم خاکسپاری ملکه و به تاج رسیدن فرزندش چارلز پیشنهاد داد.
جمهوریخواهان انگلیسی میگویند: نباید کسی مادام العمر و بدون برگزاری انتخابات در رأس یک حکومت قرار داشته باشد و همهپرسی زمینه رهایی از نظام سلطنتی را در انگلیس فراهم میکند.
در پیشنهاد این گروه آمده است: همه پرسی برای اصلاح قانون اساسی و نظام سلطنتی خواهد بود، ممکن است ما برنده شویم و یا حتی ببازیم اما نتیجه آن سبب روشنگری افکار عمومی خواهد شد.
نظرسنجیها چه میگویند؟
اکنون دوران الیزابت دوم پس از هفت دهه زمامداری درراس هرم قدرت و سلطنت در انگلیس به پایان رسیده واین سوال مطرح است که آیا حاصل این دوران رضایت مردم انگلیس برای تداوم سلطنت در این کشور را به دنبال داشته و افکارعمومی دراین زمینه چه فکر میکنند؟
تام ناگورسکی در گزارشی در پایگاه تحلیلی Grid می نویسد: الیزابت دوم محبوبیت داشت اما خاندان سلطنتی این طور نیست.
گاردین هم در سرمقاله ای که پس از مرگ او منتشر شد، خاطرنشان کرد: او زمانی متولد شد که بریتانیا بر یک امپراتوری جهانی با ۶۰۰ میلیون نفر حکومت می کرد. او زمانی درگذشت که بریتانیا یک کشور متوسط اروپای شمالی با آینده نامشخص است.
حتی کسانی که چنین پیشبینیهایی را افراطی میدانند، اذعان دارند که آینده نزدیک برای بریتانیا مبهم به نظر میرسد. ستون اخیر فایننشال تایمز آغاز شد: ما دروغ نمی گوییم.بریتانیا وضعیت بدی داشته است.
نتایج نظرسنجیهای متعدد در چند سال اخیر هم حاکی از آن است که خاندان سلطنت محبوبیت زیادی در میان مردم انگلیس ندارند زیرا نام بسیاری از افراد این خاندان با رسواییهای اخلاقی وسوء استفادههای مالی داخلی و خارجی همراه شده است.
نتایج یک نظرسنجی که در رسانههای بینالمللی در ماه مه ۲۰۲۱ انعکاس یافت حاکی از آن بود که جوانان بریتانیا دیگر فکر نمی کنند که این کشور باید سلطنت را حفظ کند و آنها بیشتر خواهان یک رئیس دولت منتخب هستند.
طبق این نظرسنجی موسسه افکارسنجی YouGov، چهل و یک درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله انگلیسی گفتند که باید یک رئیس دولت انتخاب شود در حالی که ۳۱ درصد از حضور پادشاه یا ملکه در راس سیستم سیاسی این کشور حمایت کردند.
نکته حائز اهمیت این است که نتایج این گونه نظرسنجیها نشان میدهد که میان جوانان و افراد میانسال و کهنسال در این زمینه اختلاف نظر وجود دارد و ایده تغییرنهاد سلطنت به سیستم انتخاباتی و مراجعه صندوقهای رای درمیان جوانان از مقبولیت بیشتری برخوردار است. به عبارت دیگر اقشار جوان در انگلیس روز به روز فاصله بیشتری با نهاد سلطنت در این کشور گرفتهاند.
فساد خاندان سلطنتی
برخی از اعضای خانواده سلطنتی در انگلیس چالشهای اخلاقی و مالی را به نام خود ثبت کردهاند. پایگاه خبری تحلیلی insider در ماه ژوئن (تیرماه) سال جاری در گزارشی با عنوان «زندگی سلطنتی همیشه آسان نیست» فهرستی از ۲۱ رسوایی اعضای این خاندان را فهرست کرده است.
برخی از موارد فهرست شده در این گزارش به شرح ذیل است:
- پادشاه ادوارد هشتم در سال ۱۹۳۶ تاج پادشاهی را رد کرد تا بتواند با یک زن مطلقه آمریکایی ازدواج کند.
-در سال ۱۹۹۵، دایانا در یک مصاحبه در مورد رابطه همسرش پرنس چارلز با کاملیا پارکربولز، سخن گفت.
- شاهزاده اندرو از حمایت های سلطنتی و عناوین نظامی خود محروم شد.
- شاهزاده مارگارت عاشق مردی متاهل شد.
- در سال ۱۹۹۲ در حالی که شاهزاده چارلز و پرنسس دایانا در ازدواج یکدیگر بودند، رسانهها متن گفتوگوی دایانا و یک معشوقه ادعایی به نام «جیمز گیلبی» را منتشر کردند.
- پرنسس «آن» در سال ۱۹۹۲ اعلام کرد از شوهرش طلاق میگیرد. او با یکی از اعضای هیات سلطنتی ازدواج کرد.
- شاهزاده هری ۱۷ ساله در سال ۲۰۰۲ پس از اعتراف به پدرش که ماری جوانا را امتحان کرده است، یک روز را در مرکز توانبخشی Featherstone Lodge در لندن گذراند.
-شاهزاده هری ۲۰ ساله با لباسی که بازوبند نازیها را بسته بود، عکس گرفت.
- در سال ۲۰۱۲، شاهزاده هری در یک مهمانی خصوصی در لاس وگاس برهنه شد و عکسهای وی در روزنامه سان منتشر شد.
- در همان سال عکسی از «کیت میدلتون» همسر ویلیام منتشر شد که وی را مجبور به عذرخواهی کرد.
همچنین روزنامه «ساندی تایمز» در گزارشی نوشت چارلز در دوران ولیعهدی از« شیخ حمد بن جاسم آل ثانی» نخستوزیر سابق قطر، ۳میلیون یورو پول نقد در دیدارهای خصوصی در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ دریافت کرده است.
این روزنامه در آستانه به تخت نشستن چارلز در انگلیس اعلام کرد که این مبالغ در حساب موسسات خیریه زیرمجموعه بنیاد چارلز واریز شده و عمل خلافی صورت نگرفته است.
علاوه براین برخی رسانهها گزارش داده بودند که چارلز یک میلیون پوند از برادر بن لادن رهبر کشته شده گروه تروریستی القاعده و هدایایی از یکی از کشورهای عربی دریافت کرده است.
احتمال اعمال برخی تغییرات برای حفظ نهاد سلطنت
حتی بسیاری از طرفداران نهاد سلطنت در این کشور با توجه به هزینههای گسترده خاندان سلطنتی که از جیب مردم این کشور تامین میشود، خواستار تغییر و اصلاحاتی در وضعیت موجود هستند، مطالبهای که در اظهارات پادشاه جدید نیز انعکاس داشته است. وی تمایل خود برای کوچک کردن سلطنت در بریتانیا مطرح کرده است.
برخی دیگر از تحلیلگران می گویند: اگر سوال این باشد که پس از الیزابت دوم چنانچه قرار است نهاد سلطنت حفظ شود، اما تغییراتی را شاهد باشد، این اصلاحات و تغییرات چگونه و به چه شکل خواهد بود؟ موضوعی که شاید پاسخ گفتن به آن نیاز به زمان داشته باشد.
اما نکته حائز اهمیت این است که اکنون که الیزابت فوت کرده مخالفتها با اصل نهاد سلطنت احتمالا فضای بیشتری برای مطرح شدن پیدا می کند و به همین دلیل فرضیه بروز اصلاحات در این نهاد حتی در حد شکل و ظاهر برای حفظ آن بیش از گذشته قوت میگیرد.
نکته حائز اهمیت این است که مدلهای متفاوتی از سلطنت در اروپا و اطراف بریتانیا، به ویژه در کشورهای اسکاندیناوی وجود دارد. در این کشورها خانوادههای سلطنتی نسبتاً مدرن و زمینیتری به دلیل اصلاحات در این سیستم وجود دارد. به طور مثال پادشاهیها در اسپانیا و هلند تلاشهایی را برای مدرن سازی و نزدیک شدن به دموکراسی بیشتر انجام دادهاند که هریک نتایج متفاوتی کسب کردند.
پایگاه خبری دانشگاه آمریکایی Rutgers با انتشار گزارشی با عنوان «آیا سلطنت در انگلیس پس از ملکه الیزابت دوم ادامه خواهد داشت؟» نوشت: بریتانیا در ۷۰ سال گذشته تغییرات زیادی کرده است و در این مدت ملکه وظیفه دشوار و شاید غیرممکنی را داشت تا از نهادی محافظت کند که اصولاً مدتها از تاریخ فروش آن گذشته است.
این نشریه نوشت: نظام سلطنتی زنده مانده است، اما باید تغییر میکرد. در مقاطع مختلف، الیزابت به تلاشهایی برای مدرنیزه کردن سلطنت اجازه داد اما درعین حال آثار گذشته را حفظ کرد.
این گزارش حاکی است : رسانه های جمعی مدرن در انگلیس الیزابت و خانواده اش را به افراد مشهور جهانی تبدیل کردند. در سال ۱۹۹۷، مرگ دایانا چیزی را آشکار کرد که به نظر می رسید یک گسست خطرناک میان پادشاه و مردم بود. از آن زمان، وظیفه ایجاد یک سلطنت کاملاً مدرن همچنان به عنوان یک چالش در این سیستم باقی ماند، آن گونه که اصطکاک میان خانواده سلطنتی و هری و مگان آن را به وضوح نشان می دهد.
کد خبر 5589206منبع: مهر
کلیدواژه: ملکه الیزابت انگلیس ملکه انگلیس روسیه اوکراین ایالات متحده امریکا رژیم صهیونیستی عراق جنگ اوکراین اتحادیه اروپا فلسطین ولادیمیر پوتین کرانه باختری ایران انگلیس ملکه الیزابت آلمان سلطنت در این کشور نهاد سلطنت خاندان سلطنت الیزابت دوم نظام سلطنتی نظام سلطنت همه پرسی رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۰۹۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کدام کشورهای جهان از سال ۲۰۱۰ غمگین تر شدهاند؟ (+ اینفوگرافی)
آیا شادی قابل اندازه گیری است؟ برخی از رویکردهایی که سعی در پاسخ به این سؤال دارند، بین دو مؤلفه متفاوت شادی تمایز قائل میشوند: بخش تجربه روزانه، و ارزیابی کلیتر زندگی است که شامل نحوه تفکر مردم در مورد زندگی خود به عنوان یک کل میشود.
به گزارش روزیاتو، گزارش شادی جهانی که اولین بار در سال ۲۰۱۲ منتشر شد با بررسی داده های نظرسنجی گالوپ که از پاسخ دهندگان تقریباً در هر کشوری می خواهد زندگی خود را در مقیاس ۰ تا ۱۰ ارزیابی کنند، به طور جدی در تعیین کمیت شادی دست به کار شده است.
از این نظر، آنها یک «امتیاز شادی» از ۱۰ را برای مقایسه میزان شادی یا غمگینی کشورها به دست میآورند. اینفوگرافی زیر نشان می دهد که کدام کشورها در سالهای اخیر غمگین تر شدهاند.
کدام کشورها از سال ۲۰۱۰ غمگین تر شده اند؟افغانستان غمگین ترین کشور جهان در حال حاضر است و مردم این کشور نسبت به بیش از یک دهه قبل، ۶۰ درصد ناراضیتر هستند، که نشان میدهد زندگی در این کشور از سال ۲۰۱۰ تا چه اندازه بدتر شده است.
در سال ۲۰۲۱، پس از نزدیک به دو دهه اشغال افغانستان توسط آمریکا، طالبان رسماً در افغانستان به قدرت بازگشتند. این گروه، زندگی را برای مردم سختتر کرده است، بهویژه برای زنانی که از ادامه تحصیل، مسافرت و کار محروم هستند.
در مقیاس وسیعتر، اقتصاد افغانستان پس از طالبان متحمل تأثیرات مختلف شده است: بیکاری گسترده، کاهش درآمد، سوءتغذیه و سیستم بهداشتی در حال فروپاشی.
در مجموع ۹ کشور در مقیاس ۰ تا ۱۰ امتیاز شادی خود، یک امتیاز کامل یا بیشتر از دست داده اند.
قابل توجه است که بسیاری از آنها سالها شاهد تحولات اجتماعی و اقتصادی بوده اند. به عنوان مثال، لبنان از سال ۲۰۱۹ با چندین دهه فساد و بحران نقدینگی شدید دست و پنجه نرم می کند که منجر به فروپاشی سیستم بانکی شده و سطح فقر را به شدت افزایش داده است.
در اردن، رشد بیسابقه جمعیت – ناشی از خروج پناهندگان از عراق و سوریه – نرخ بیکاری را تشدید کرده است. تغییر تا حدودی ناگهانی در سطح زمامدارن نیز نگرانی هایی را در مورد ثبات سیاسی در این کشور ایجاد کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام